مقدمه
براساس قوانین حاکم بر تقسیم آب رودخانهی زایندهرود و مندرجات طومار منسوب به شیخ بهایی، ساکنان ساحل رودخانه از بالا دست تا پایاب، بر اساس اصول منطقی به نحو عادلانهای دارای حق برداشت از آب رودخانه بوده و مدیریت بهرهبرداری از آب به شیوهای مشارکتی توسط مردم و با نظارت نمایندگان مورد اعتماد آنان انجام میگرفته است. نادیده گرفتن این اصل اساسی و سیستمی در حال حاضر نشانهای از تغییر در نگاه معرفت شناسی مردم ما، از نگاهی کلنگر و سیستمی به دیدگاهی یکسونگر و جزگرا و در حقیقت عقبگردی به سمت فروپاشی بنیانهای معرفتی اندیشمندان و حکیمان این سرزمین تلقی میگردد. برای رهایی از بحران خشکی رودخانهی زایندهرود که علل معرفتی عامل اصلی آن است بایستی با فراخوانی اندیشههای گذشتگان که در فرازهای تاریخ این رودخانه موجود است، هویت یکپارچهی زندهرود را از سر چشمه تا تالاب به آن بازگردانیم.
هویت اصفهان از دیدگاه سیاحان
حسینی ابری، در کتاب زایندهرود از چشمه تا مرداب، به تفصیل نظام بهرهبرداری زایندهرود و پیشینهی بهرهبرداری و نحوهی مدیریت یکپارچهی آن را تشریح کرده است. همچنین هویت اصفهان از دیدگاه سیاحان در امتداد تاریخ با زایندهرود در هم آمیخته است. از جمله سیاحانی که به این نکته اشاره داشتهاند میتوان موارد زیر را برشمرد:
ابودلف در «سفرنامهی ابودلف در ایران»، ابن خرداد در «المسالك و الممالك»، ابن حوقل در «صورء الارض» (سفرنامهی ابن حوقل) ، بیرونی در «آثار الباقیه»، تاورنیه در «سفرنامهی تاورنیه»، میر سید علی جناب در «الاصفهان»، دیولافوا در «سفرنامهی دیولافوا»، دلاواله پیترو (به نقل از نصراله فلسفی( در «زندگانی شاه عباس اول»، ناصرخسرو در «سفرنامهی شاردن» و نیز هولستر در «ایران در113 سال پیش». همچنین روح الامینی در «آیینها و جشنهای كهن در ایران امروز» با دقت زیاد پیوند مراسم آیینی کهن را در اصفهان با موجودیت آب زایندهرود تشریح کرده است.
دانشمندان در تمامی اعصار در اصفهان خلاقیتهایی در جهت مدیریت یکپارچهی رودخانه از خود بروز دادهاند که الگویی برای بسیاری از نقاط دنیا بوده است. هم اکنون هر میزان از شبکههای جدید کانالهای بتنی که به تبعیت از این شبکهها انجام شده است، اثر بخش بوده ولیکن هرکدام که خارج از این قاعده انجام گرفته با مشکل تأمین آب مواجه شده است. بررسی پیشینهی نظام بهرهبرداری زایندهرود بیانگر آمیختگی حکمت نظری و حکمت عملی به طور همزمان است. از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی حکمت عملی در برگیرندهی الهیات، ریاضیات و طبیعیات است و به طور کلی به مقولههای کلامی و استدلالی صرف میپردازد. به عنوان مثال حاصل ضرب اعداد و یا آگاهی به قوانین ستارهشناسی صرفا به باروری دانش بشر میافزاید و هیچ الزامی به عمل در آن یافت نمیشود. در حالی که حکمت عملی ماهیتاً الزامآور بوده و از جنس کنشگری است و در بر گیرندهی سه رکن تهذیب نفس، تدبیر در امور منزل و تدبیر در سیاست و مناسبات اجتماعی میباشد. در این صورت در حکمت عملی هنگامی که از عدالت سخن به میان میآید در ماهیت، گوینده و مخاطب را ملزم به کنش در جهت گسترش همه جانبهی عدالت مینماید؛ تا جایی که مدیران جامعه را وامیدارد تا برای مدیریت آب زایندهرود نیز طرحی پی افکنند که خمیر مایهی آن بر اساس عدالت باشد و آب را با طراحی و اجرای شبکهی مادیها و جویها، در دسترس تمامی ساکنان حوضهی رودخانه قرار دهد. لذا عناصر یا اجزای تشکیل دهنده در حکمرانی آب، در برگیرندهی مدیریت یکپارچهای است که مرز جغرافیایی یا اجتماعی و قومیتی نمیشناسد و از سرچشمههای کوهرنگ تا تالاب گاو خونی همهی مکانها و همهی کسان را در بر میگیرد. موارد زیر تماما نشانهی حکمت عملی و کنشگری درشکل نظامنامه، طومار، قانون و یا تصویبنامه می باشد.
- نظامنامهی زمان اردشیر بابکان؛
- طومار شیخ بهایی در سال 923 ه.ق؛
- قانون انتقال آب کوهرنگ به رودخانهی زایندهرود مصوب سال 1311 مجلس شورای ملی؛
- تصویبنامهی 4322 مورخ 29 اردیبهشت 1333 هیأت وزیران در خصوص نحوهی انتقال و تخصیص و توزیع آب تونل اول کوهرنگ.
پیشینهی نظام بهرهبرداری زایندهرود
بنابر گفتهی اسفندیار امینی (1388) این تصویب نامه تماماً در بردارندهی تقسیمهای درستی با برنامههای کاربردی نسبتا کامل میباشد و ضمن تقسیم آب مالکیتی حقابهدار به 33 سهم، طراحی بینظیر شبکههای آبرسانی، علیرغم خاکی بودن مادیها، بهدلیل انتخاب صحیح محل بندهای آبگیر در مسیر و داشتن شیب مناسب انهار و انشعاب مادیها از رودخانه، آب با کمترین هدررفتی به محل مصرف میرسیده و در عین حال مخازن زیرزمینی را نیز به گونهای تغذیه مینموده است؛ به این ترتیبکه در فصول گرم سال که آب جاری از رودخانه کمتر در اختیار زارعان و مردم بوده است، ذخایر زیرزمینی باعث میشده که آب قنوات و چاهها در اختیار باشد. بر اساس پژوهش حسینی ابری (1379)، «نکتهی حائز اهمیت در تقسیم و توزیع آب رودخانه، مشارکت سازمان یافتهی مردم در امر مدیریت رودخانه میباشد به نحوی که مدیریت آب اعم از سراسر رودخانه (میراب)، مادیها (سرکشیک یا مادی سالار) و جویها (سرجوی) همواره با معتمدان و خبرگان محلی و صاحب حقابه بوده است، و انتخاب آنان از طریق انتخاب اصلح انجام میشده است. میراب از طریق نمایندگان هر یک از سهام سی وسه گانهی کل آب رودخانه و تقریبا در ایام نوروز و از بین معتمدان صاحب حقابه و از بلوک میانهی رودخانه (بلوک جی) انتخاب میشد تا از روز 75 نوروز (در سالهای بدون خشکسالی) امور مربوط را عهدهدار شود. حکم میراب و تحویل مهر میراب به او (مهری چوبی که بر روی آن عبارت میراب رودخانه حک شده بود) از طریق دیوان آبیاری، تحویل میشد. اما سایر دستاندرکاران که به طور کلی، دارای ویژگیهای میراب بودند از طریق انتخاب به وسیلهی میراب (برای مادی سالارها) و انتخاب به وسیلهی همیاران (سرجویها) و انتخاب از طریق همیاران (مردان قاصد) انجام میشد. گو اینکه مدت کار آنان کوتاه بود (یعنی برای مدت یک دورهی آبیاری که از روز 75 نوروز تا نیمهی عقرب (آبان) بود، اما به غیر از میراب که بعضاً تعویض میشد، بقیه به صورت سنتی در سالهای متمادی، عهدهدار مشاغل خود بودند (به ویژه مادی سالارها و سرجوی).(خاتون آباد 1389)
در زمینهی حوضهی آبیاری زایندهرود، ابن خردادبه در «المسال کو الممالک» احتمالا قبل از دیگران در این مورد اظهار نظر کرده و گفته است: «سرچشمهی زرینرود، درهی اصفهان است. از این رود روستاهای هفتگانه (اصفهان) سیراب میشوند». براساس تحقیقات اقتصادی و اجتماعی زایندهرود که در سال 1344 توسط دانشکدهی علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران انجام گرفته است، بلوکات آبخور زایندهرود، منطقهای را شامل میشود که از پل کلهّ شروع میشود و بر مبنای طومار منسوب به شیخ بهایی، نظم و نسق خاصی بر آن حاکم است. این حوضهی وسیع که در طرفین شرق و جنوب شرقی و جنوب غربی اصفهان واقع شده است تا حاشیهی گاوخونی ادامه مییابد. حسینی ابری به نقل از مأخذ پیشتر ذکر شده، میزان وابستگی اراضی بلوکات آبخور زایندهرود را به ترتیب از سرچشمه تا پایاب (غرب به شرق) در جدول زیر نشان داده است. براساس بررسیهای تاریخی موجود، در دورانهای گوناگون تقسیم آب زایندهرود و بهرهبرداری هر یکاز روستاها از آب رودخانه در 6 ماههی دوم سال که هوا گرم و آب کمتری موجود بوده است، تابع تعداد سهامی بوده است که در طومار منسوب به شیخ بهایی تعیین گردیده بود.
ردیف نام بلوک درصد وابستگی اراضی به آب زایندهرود 1 آیدغمش و اشیان 91% 2 گرکن 95% 3 اشترجان 58.6% 4 ماربین 35% 5 جی 66% 6 کراج 47% 7 براآن 14% 8 رودشت 80%
دکتر سید احمد خاتون آبادی
عضوهیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان
نشریه فنی تخصصی دانشنما
پیاپی 230-232 (تیر – شهریور 1393)
ویژهنامهی : زایندهرود 2